اتفاقات ناخوشایند...
سلام پسمل شیطون خودم که از دیوار راست بالا میره !!!!!!!!!! از سفر مشهد تا حالا خیلی بابایی شدی ، همش میخوای باهاش بیرون بری و به مامان محل نمیدی !! دیروز هم باهاش رفتی سوار موتور بشی که موتور کج شد و شما با صورت به زمین افتادی . الهی مامان فدات بشه که سرت پر از خراش ریز شده ... تازه جمعه هم داشتی از راه پله ورودی بالا میرفتی که از دو تا پله به پایین افتادی ... عزیزم قربون اون گریه هات بره که با دیدن تاب فراموش کردی .... تازگی ها همه کلمه هایی رو که بلد بودی رو فراموش کردی و فقط الو و آب به یادت مونده. ...
نویسنده :
مامان محمدحسین
8:46